گلشيدگلشيد، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

شکلات

وبلاگ 10 ساله ی من و مامانم

مي ترسم مهربوني هات يادم بره...

1393/10/27 15:56
نویسنده : س.ک
184 بازدید
اشتراک گذاری

يه روز كه اومدم مدرسه دنبالت، ديدم ناراحتي، گفتم چي شده؟

گفتي فرشته براي يكي از دوستات كادو مجسمه آورده و صبا (دختري كه مجسمه كادو گرفته) تو مدرسه گريه مي كرده.

من گفتم خب ميتونه مجسمه ها رو بذاره تو اتاقش كه تو گفتي آخه بزرگونه بوده...خطا

وقتي اومديدم خونه، مانتو و مقنعه درنياورده، رفتي توي اتاق و ديدم داري يه سري وسيله ميچپوني تو يه زنبيل، گفتم چي كار ميكني، گفتي ميبرم براي صبا كه خوشحال بشهمحبت

حالا من نميخواستم برخورد اشتباهي درقبال اين نوعدوستي ت داشته باشم، براي همين گذاشتم وسايلو جمع كني و يه ساعت بعد بهت گفت به نظرم آدم بايد چيزهاي نوش رو كادو بده و بعدا ديدم فقط دوتا برچسب گذاشتي تو كيفت كه براي صباي موردنظر ببري .فردا پرسيدم دادي بهش، چي گفت؟

كه گفتي صبا گفته دوباره از اينا اگه داري برام بيار!!!!خندونک

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شکلات می باشد